انقلاب صنعتی انقلابی است که زمینه های آن را باید در دوره رنسانس و عصر روشنگری جستجو کرد. اگرچه این انقلاب را صنعتی می نامند و در ظاهر وجه تکنولوژیک آن بروز می یابد، با این حال در این دوره شاهد تحولات عمیق فرهنگی-اجتماعی-سیاسی و اقتصادی هستیم. در یک عبارت کلی می توانیم بگوییم که انقلاب صنعتی ظاهری و باطنی دارد. ظاهر آن انقلابی فن سالارانه است که در کتاب های تاریخی به آن پرداخته شده است و باطن این انقلاب، سه قرن برده داری، جنگ های فراوان، تصرف کشورها و غارت میراث سرزمین های دیگر به نفع چند کشور اروپایی است. در واقع همه منافع این تجارت جدید به قشری محدود از طبقه اشراف و ماسون های اروپایی تعلق گرفت. تشکیل چنین طبقه سرمایه داری و ظلم وارده شده به طبقات فرودست و ایجاد اختلاف طبقاتی به دلیل ظهور انقلاب صنعتی، مقدمه ای برای وقوع انقلاب های اروپایی از جمله انقلاب انگلیس و فرانسه گردید. انقلاب 1688 انگلستان بیش از اینکه یک انقلاب باشد، یک رفرم در ساختار سیاسی است که طی آن قدرت از دربار به پارلمان انتقال یافت. در انگلستان قرن هفدهم، مناسبات اقتصادی سرمایهسالارانه رو به گسترش بود. اشراف و بخشی از نمایندگان سرمایهداران در پارلمان، گرد هم آمده و سعی داشتند قدرت پادشاه را محدود سازند. در این میان اربابان فئودال از حامیان اصلی پادشاه بودند. پادشاه، سرمایهداران شهرنشین را ناگزیر میساخت تا مالیاتهای سنگین بپردازند. در این میان پارلمان انگلیس علیه پادشاه و به نفع سرمایهداران و بورژواها موضع گرفت. این چنین تقابل شاه و دربار آغاز گشت و طبقه جدید شهری و روستاییان در پی آن به نفع پارلمان مسلح شده و خواهان محدود کردن قدرت پادشاه شدند. ارتش پادشاه در این جنگها شکست خورد و پادشاه انگلستان در سال ۱۶۴۹دستگیر و اعدام شد. در همان سال کرامول فرمانده ارتش پارلمان، اعلام جمهوری نمود و خود نیز رئیسجمهور شد. او اولین و آخرین رئیسجمهور انگلیس بود، زیرا بعد از مرگ او مردم دست به اعتراض زدند و بورژوازی انگلیس از ترس شورش مردم خواهان بازگشت سلطنت شدند. بدینسان سلطنت در انگستان احیاء گشت. اما انقلاب بورژوایی انگلیس پایان دیگری نیز یافت. در سال ۱۶۸۸ میلادی، پارلمان که پایگاه بورژواها و سرمایهداران و مروّج اندیشههای لیبرالی بود، کودتایی بدون خونریزی علیه سلطنت انجام داد که انقلاب شکوهمند انگلستان نامیده شد. با سرنگونی پادشاه، فردی دیگر بعنوان پادشاه مشروطه به قدرت رسید و قدرت به پارلمان منتقل شد.
این درس تحت عنوان «انقلاب انگلستان؛ شورش بورژواها» در سه جلسه ارائه شده است. هدف اصلی این درس تشریح علل پیدایش و تداوم انقلاب انگلستان و فرجام و آثار آن در زمینه های داخلی و بین المللی است. این هدف با تبیین محورهایی از قبیل ریشه های انقلاب انگلیس، افراد صاحب نفوذ، جریان ها و وقایع دخیل در آن محقق شده است. این محورها نیز به نوبه ی خود با تکیه بر موضوعات متعددی همچون دوره رنسانس، چگونگی اختراعات و اکتشافات، عصر روشنگری، دوره طلایی اسلام، تقابل جهان بینی دینی و علمی، نبرد آرمادا، تجارت برده، نقش فراماسونری، مدیریت برده و تجارت کمپانی های استعماری، نقش های اجتماعی در انگلیس، زمینه های شکل گیری تفکر الحادی حاکم بر انقلاب صنعتی همچون فعالیت های یهودی-ماسونی، ماسون بودن جیمز اول، تقسیم شدن پارلمان به دو بخش، عدم تفاوت چارلز و کرامول در دیکتاتوری، بازگشت سلطنت، انقلاب شکوهمند و ایجاد نظام پادشاهی مشروطه به پیش رفته اند.
در انگلستان قرن هفدهم، مناسبات اقتصادي سرمايهسالارانه رو به گسترش بود و اشراف و بخشي از نمايندگان سرمايهداران در پارلمان، گرد هم آمده و سعي داشتند قدرت پادشاه را محدود سازند. اربابان فئودال از حاميان اصلي پادشاه بودند. پادشاه، سرمايهداران شهرنشين را نا